
امواج نامرئی تلفن همراه
در قرن بیست و یکم، جدای از قرار گرفتن در معرض آلودگی هوا، آلودگی صوتی، گرم شدن کره زمین و غیره، ما در معرض خطر جدی دیگری برای سلامتی هستیم. بدترین بخش این است که 99٪ از ما نمی دانیم که چنین چیزی وجود دارد. این مقاله در مورد آلودگی الکترومغناطیسی است. درست از زمانی که الکتریسیته کشف شد، انسانها تجهیزات الکترونیکی را یکی پس از دیگری اختراع کردند، درست از لامپ در دوره ادیسون تا گوشیهای هوشمند و گجتهای نسل کنونی. همه این دستگاه ها تشعشعات الکترومغناطیسی را به اشکال مختلف مانند امواج مایکروویو، امواج رادیویی، امواج گاما و غیره تولید می کنند. به غیر از خود گجت ها، ما دارای خطوط برق با تنش بالا و تنش کم، دکل های تلفن همراه هستیم که تشعشعات الکترومغناطیسی خود را تولید می کنند. وقتی در معرض تشعشعات بسیار زیاد قرار می گیریم، مطمئناً سلامت خود را به خطر می اندازیم. این مشکل آلودگی الکترومغناطیسی نامیده می شود. برخی افراد انقراض گنجشک ها در شهرهای هند را به آلودگی الکترومغناطیسی ناشی از دکل های تلفن همراه مرتبط می دانند. بسیاری از کارشناسان پزشکی، آلودگی الکترومغناطیسی را بزرگترین خطر سلامت قرن بیست و یکم می دانند.
امواج الکترومغناطیسی اساساً دو نوع هستند. امواج فرکانس بالا مانند گاما و اشعه ایکس که امواج یونیزان هستند و امواج فرکانس پایین مانند امواج مادون قرمز، امواج مایکروویو، امواج رادار و رادیویی امواج غیریونیزان هستند. سطح متوسط میدان الکترومغناطیسی که ما تجربه می کنیم 50 برابر بیشتر از آنچه والدین در همان سن تجربه می کنند، تخمین زده می شود و زمانی که کودکان امروزی به سن ما می رسند، ممکن است 50 برابر بیشتر از آنچه ما اکنون انجام می دهیم، میدان الکترومغناطیسی را تجربه کنند.
در تحقیقات متعددی اثر منغی امواج الکترومغناطیسی مصنوعی بر روی بدن مشخص شده،این امواج با ایجاد تغییرات هیستوپاتولوژیک( آسیبشناسی بافتی )و اختلال در عملکرد اندام های سیستم قلبی عروقی، تأثیر منفی بر قلب و عروق خونی دارد.
بدن ما از نظر فیزیکی توسط شبکه ای متشکل از 70 تریلیون سلول به یکدیگر متصل است که برای بازسازی به یکدیگرکمک میکنند. همه آنها به میدان انرژی زیستی بدن ما وابسته هستند، که دارای ارتعاشی مشخص یا ریتم الکترومغناطیسی هستند. وقتی این میدان نامتعادل است، احساسات، افکار، سلامتی و زندگی ما نیز از تعادل خارج میشود ودر نتیجه، ما نامتعادل می شویم و بیماری را تجربه می کنیم.
بدون شک، صنایعی که این فناوریها را تولید میکنند، میلیونها دلار صرف لاپوشانی اثرات مخرب محصولات خود کردهاند. تعداد بسیار کمی از دانشمندان به امید محافظت از عموم مردم ناآگاه، در این مورد صحبت میکنند.
دکتر لنارت هاردل، متخصص سرطان سوئدی، یکی از متخصصان طرفدار رفع آلودگی الکترومغناطیسی است. دکتر هاردل پس از افشای ارتباط بین تلفنهای بیسیم و انواع سرطانها، دهههاست که از صنعت تلفن همراه برای کاهش شدت میدان مغناطیسی درخواست کمک کرده است. دکتر دبرا دیویس، متخصص سم شناسی و پیدمیولوژیست و محقق آمریکایی، با متحدانی در دانشگاه استنفورد و دانشگاه کالیفرنیا، سانفرانسیسکو همکاری میکند. آنها با هم به وضوح ارتباط بین اختلال جسمی و استفاده از تلفن همراه را آشکار کردهاند، تلاش های و تحقیقات دکتر دبرا دیویس و دوستانش باعث شد در سال 2021 دستورالعملهای ایمنی خود در مورد تشعشعات تلفن همراه و دکلهای مخابراتی، که از سال 1996 بهروزرسانی نشده بودند اصلاح شود.
در 19 دسامبر سال 2023، ایتالیا بعد از تحقیقات دانشگاه پلیتکنیک میلان یک گام در اجرای اقدامات پیشگیرانه در مورد آلودگی الکترومغناطیسی برداشت، مجلس نمایندگان ایتالیا فرمان قانونی تعیین محدودیتهای قرار گرفتن در معرض میدانهای الکترومغناطیسی را تصویب کرد.به موجب این قانون برای جلوگیری و کاهش تأثیر آلودگی الکترومغناطیسی تمام دستگاهها و سیستمهای رادیوالکتریک غیرنظامی موظف به کاهش شدت میدان الکتریکی (E)به مقدار 15 V/m. شدت میدان مغناطیسی (H)به مقدار 0.039 A/m و چگالی توان (D) به مقدار 0.59 W/m2 شدند.
متاسفانه اخیرا در فضای مجازی بعضی از صفحات به ظاهر علمگرای همه چیزدان بدون دانش لازم به اشتباه بدون در نظرگرفتن میزان شدت میدان الکتریکی، شدت میدان مغناطیسی، چگالی توان منبع ایجاد موج صرفاً با در نظر گرفتن طول موج و تحقیقات سی سال پیش،مخاطبان خود را گمراه و سلامتی آنها را به خطر میاندازند،در صورتی که تحقیقات اخیر نشان میدهد امواج موبایل و دکل های مخابراتی میتواند باعث رشد تومور مغزی شوند،اثر مخربی بر رشد قلب و مغز نوزادان و اختلال در هوشیاری و افزایش بیش فعالی کودکان دارد،باعث اختلال در حافظه و کاهش کیفیت خواب و افزایش استرس در عموم مردم میگردد،می تواند روی عمل کرد سیستم اعصاب و قلب و عروق کهنسالان اثر نامطلوب بگذارد و همچنین اثر ناباروری در مردان و سقط جنین و افزایش احتمال سرطان سینه در بانوان نیز صدمه جبران ناپذیر دیگریست که تحقیقات اخیر نشان دادند.در انتها برای کسب اطلاع بیشتر از اثار زیان بار آلودگی های مغناطیسی به منابع زیر مراجعه کنید.
کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا FCC
FCC ارتباطات بین ایالتی و بینالمللی را از طریق رادیو، تلویزیون، سیم، ماهواره و کابل در هر 50 ایالت، ناحیه کلمبیا و سرزمینهای ایالات متحده تنظیم میکند. این کمیسیون، یک آژانس دولتی مستقل ایالات متحده است که توسط کنگره نظارت میشود، آژانس فدرال مسئول اجرا و اعمال قانون و مقررات ارتباطاتی آمریکا است.
https://www.fcc.gov/consumers/guides/wireless-devices-and-health-concerns
https://www.govinfo.gov/content/pkg/USCODE-2010-title21/html/USCODE-2010-title21-chap9-subchapV-partC-sec360ii.htm
آژانس بین المللی تحقیقات سرطان
https://interphone.iarc.fr/
https://www.iarc.who.int/branches-env/
مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC4074720/
مطالعه موسسه کارولینسکا، استکهلم، سوئد، انجمن محیط زیست پزشکان ایرلندی و اتحاد برای حفاظت در برابر تشعشعات ایرلند
https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1155/2015/607053
مجله بین المللی برای متخصصان زنان و زایمان
https://www.fertstert.org/article/S0015-0282(08)03356-6/fulltext
پایگاه اطلاعات کتابشناختیساینسدایرکت
https://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0013935118300355
پیگاه خبری تک استوری
https://techstory.in/electromagnetic-pollution/
وبلاگ خبری پیمانکار مخابراتی ایتالیایی
https://www.lubea.it/blog/news/electromagnetic-pollution-launching-long-awaited-regulations/?lang=en
دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه
https://pr.kums.ac.ir/fa/article/299/%D8%AA%D8%A7%D8%AB%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%85%D9%88%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%A8%D8%B1-%D8%A8%D8%AF%D9%86

تا کجا میشود به طب سنتی اعتماد کرد؟
بقراط، پدر علم پزشکی اعتقاد داشت طبیعت و نیروهای طبیعی درون ما درمان کننده بیماری ها هستند، ریشه های باستانی سلامت، تعادل و تعامل بین ذهن، بدن، روح و محیط زندگی را اصلی ترین عوامل سلامت و تعالی بشر می دانست.
با کشف میکروب ها به عنوان یک عامل بیماری زا، طب غربی به طور کامل بر مداخله و نابودی عامل بیماری زا متمرکز شد. بیماری ها را به عنوان مهاجمان میشناخت و برای نابودی آن از داروهایی مانند پنی سیلین استفاده می نمود؛ تاکید آنها بر علائم و سندرم ها بود.این امر باعث بروز بعضی بیماری های جدید شد، بدین ترتیب بیماران از شرکت در برنامه های مراقبت بهداشتی سنتی که شامل مجموعه وسیعی از روشها و باورهایی بود که برای حفظ و بهبود سلامت، درمان بیماریها، و پیشگیری از ابتلا به بیماریها، طی قرنها در فرهنگها و جوامع مختلف توسعه یافته بودندکه این مراقبتها اغلب مبتنی بر استفاده از مواد طبیعی مانند گیاهان دارویی، ترکیبات معدنی، و روشهای درمانی غیردارویی مانند ماساژ، تغذیه، و ورزش بودند دلسرد شدند و شروع کردند به این باور که داروهای شیمیایی می تواند به سادگی بیماری آنها را "رفع" کند، پزشکان توجه کمتری به انتخاب سبک زندگی سالم، عوامل محیطی و سلامت عاطفی داشتند.
تقریباً یک قرن طول کشید تا محدودیت های این رویکرد مشخص شود. برخی از درمان های پزشکی علمی مضرتر از خود عامل بیماری ها بوده اند. درمان علمی نتوانستند به بیماری ها و شرایط مزمن پاسخ دهند، در نهایت مردم شروع به جستجوی اشکال جایگزین پزشکی کردند. این منجر به تجدید علاقه به آموزش بهداشت جامع در غرب شد تا اولین کنفرانس ملی سلامت کل نگر در سال 1975 در کالیفرنیا آمریکا برگزار شد و در سال 1989انجمنی متشکل از پزشکان و پرستاران گرد هم جمع شدند و انجمن سلامت کل نگر آمریکا (AHHA) افتتاح شد. سوزان والتر و مایکل مورتون(روئسای هیئت مدیره) چالش خود را پذیرفتندکه منابعی از سلامتی و تندرستی ارائه دهند تا به همه کمک کند سلامت خود را افزایش دهید. تمرکز AHHA بر این است که کمک کند ذهن، بدن و روح را در یک فرآیند یکپارچه قرار دهند. آنها منابعی پیشنهاداتی شامل طب سنتی و جایگزین با رویکرد کل نگر ارائه میدهند.
درمانگران قبل از کشف پنی سیلین و اشعه ایکس در اواخر و اوایل قرن 19 و تغییر مفهوم سلامتی، از دیدگاه کل نگر به تمرکز بر بیماری، اهمیت سلامت عاطفی و روحی را در دستیابی به سلامت جسمانی دریافته بودند،تقریباً 5000 سال پیش، آیورودا سنت پزشکی باستانی هند که ریشه درمتون مقدس آریایی های باستان داشته ،طب سنتی بقراط در یونان باستان درحدود 3000 سال پیش و همچنین طب سنتی چین در حدود 2500 سال پیش، همواره سلامت جسمانی را در گروی سلامت عاطفی و روحی در محیط سالم می دانستند.در واقع سلامت کل نگر رویکردی به زندگی است که سلامتی را در پیشگیری ببیند نه در درمان و افراد را تشویق می کند با دید کل نگر، لایف استایلی (سبک زندگی) را انتخاب کنند که انسان را در تمامی ابعاد جسمی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی، فکری و معنوی بهبود بخشد.
ما در دوران عدم تعادل بزرگ زندگی می کنیم. آلاینده ها محیطی و مواد شیمیایی در غذا و محیط زیست نامناسب بیش از هر زمان دیگریست . ما با نرخ بالای اپیدمی چاقی و بیماری های مزمن روبرو هستیم. بیشتر افراد رژیم غذایی و عادات ورزشی ضعیفی دارند. تقریباً همه افراد در جامعه پرسرعت ما برای مدیریت استرس روزانه تلاش می کنند و بسیاری از آنها به افسردگی و اضطراب مزمن مبتلا هستند، همه نگران سلامتی خود و عزیزانشان هستند.از سوی دیگر بیمه ها و شبکه های درمان همواره به دنبال فرار از پرداخت هزینه های درمان هستند،در این میان انتخاب سبک زندگی سالم و پیشگیری به جای درمان بینهایت پراهمیت تر از هر زمان دیگریست. یکی از بزرگترین تهدید های روزافزون و غیرقابل کنترل، آلودگی های محیط اطراف ماست،آلودگی هوا و آب آشامیدنی ،آلودگی صوتی و امواج الکترومغناطیسی است که جزو لاینفک زندگی شهرنشینی ما شده است.
همانطور که میدانید ما روی کره مغناطیسی زمین زندگی میکنیم ، بدن ما از دیر باز با مغناطیس زمین در حال تعادل بوده،اما امروزه سبک زندگی ما یعنی زندگی در شهرها،زندگی در ساختمان های با اسکلت فلزی با در و پنجره فلزی،خودرو های تمام فلزی ،بیشتر مغناطیس زمین ،جذب این اسکلت های فلزی میشود و مغناطیس کمتری به بدن ما میرسد.
از سوی دیگر میدان های مغناطیس مخرب مصنوعی مثل همین موبایل و لپ تاپی که در اطراف ماست، دکل ها مخابراتی و دکل های برق و از همه بدتر پارازیت های ماهواره؛همه وهمه دست به دست هم دادن که بدن ما از تعادل مغناطیسی نرمال خودش خارج شود و باعث اختلال در سیستم عصبی و سیستم گردش خون و غدد ما شود که می تواند رفته رفته باعث بروز و یا تشدید برخی بیماری ها شود.
شرکت Amwell یکی از پیشتازان جهانی در بخش توزیع محصولات سلامتی و یکی از اعضا انجمن سلامت کل نگر آمریکاست این شرکت کار خود را از سال 2010 در کالیفرنیا آمریکا آغاز کرده و تا به امروز در 126 کشور دنیا بیش از دو میلیون هفتصد هزار مشتری داشتهAmwell با تکنولوژی انحصاری خود به نام امایزد فیوژن توانسته سبک زندگی سالمی بر مبنای پیشگیری به جای درمان برای مشتریانش ایجاد کند. Amwell تمرکز خود را با ایجاد محیط امن برای بدن،شما را به سمت بهبودی میبرد،این شرکت با عرضه محصولاتی که همگی در گام نخست اثر امواج الکترومغناطیسی که باعث افزایش اضطراب و استرس میشود را خنثی میکند و سپس با تنوع محصولات خود سه دسته مراقبت فردی ، مراقبت فضای منزل و مراقبت از دیگران با تقویت میدان زیستی بدن باعث بهبود شگرفی در سطح سلامت میگردد.

میدان زیستی از دروغ تا واقعیت
از دوران باستان، دو دیدگاه متضاد در مورد ماهیت حیات وجود داشته است. دموکریتوس فیلسوف یوناتی که در حدود 460 سال قبل میلاد مسیح میزیسته، که به مبدع کلمه اتم معروف است البته گفته میشود که نظریه تجزیهناپذیری اتم را از استاد ایرانیاش "هوشتانه" آموختهاست؛ طبق نظر آنها همه چیز، از جمله موجودات زنده، از اتم ساخته شدند،اتمها ذرات بسیار کوچکی هستند که از لحاظ فیزیکی (ولی نه از لحاظ هندسی) غیرقابل تقسیمند. میان اتمها فضای تهی است؛ اتمها فناناپذیرند؛ همیشه در حرکت بودهاند و همیشه در حرکت خواهند بودو تعداد اتمها و حتی تعداد انواع آنها بینهایت است. تفاوت هر نوع اتم با نوع دیگر؛ در شکل، اندازه و درجه حرارت است در حالی که ارسطو معتقد بود که فرآیندهای حیاتی مستقل هستند و موجودات زنده کلهای جداییناپذیری هستندبنیادین هستی را آب، آتش، خاک و هوا میدانست،و همچنین به عنصر پنجمی به نام اثیر باورداشت که معتقد بود اجرام آسمانی از آن ساخته شدهاند. این دو دیدگاه امروزه نیز پابرجا هستند، یکی دیدگاه بیوشیمیایی حیات که با تقلیلگرایی مولکولی نشان داده میشود و دیگری دیدگاه کلنگر که مفهوم میدانی حیات را در بر میگیرد.
در علم، مفهوم نیروی حیاتی یا élan vital به دهه 1600 میلادی برمیگردد. در ویتالیسم، اعتقاد بر این بود که ماده زنده شامل یک نیروی حیات است: یک موجودیت متافیزیکی ذاتی در حیات که آن را زنده میکند. این نیرو در ابتدا غیرقابل اندازهگیری و خارج از محدوده علم در نظر گرفته میشد. با این حال، اکتشافات بیوالکتریک، این تصور را که این نیرو غیرقابل اندازهگیری است، به چالش کشید. تا سال 1850، الکتروفیزیولوژی تجربی مفهوم نیروی حیاتی را با الکتریسیته جایگزین کرد.
با این وجود، بسیاری از متخصصان طب مکمل و جایگزین معاصر همچنان از اصطلاحات و سیستمهای پزشکی غیرغربی برای احیا نیروی حیاتی یا انرژی حیاتی استفاده میکنند. به عنوان مثال، چی (چی) در طب چینی، کی در طب ژاپنی، پرانا در آیورودا و اصطلاحات مشابه در سایر سنتهای طب بومی وجود دارد. این توصیفات از انرژی حیات از ملاحظات متافیزیکی ماهیت آگاهی و تعامل آن با سیستمهای ذهنی، عاطفی و فیزیکی سرچشمه گرفته است . در عصر مدرن، مفهوم انرژی حیات جهانی تقریباً همه جا توسط متخصصان انرژی درمانی به کار گرفته میشود، که اغلب انرژی حاصل از دستان و سایر قسمتهای بدن خود را توصیف میکنند. همین متخصصان گزارش میدهند که از آگاهی انرژی نه تنها برای حس عدم تعادل در میدانهای انرژی بیماران، بلکه برای تنظیم جریان انرژی و آزادسازی انسدادهای انرژی که مانع روند بهبودی تلقی میشوند، استفاده میکنند. اکثر شیوههای درمانی سنتی معتقدند که بیماری با عدم تعادل انرژی مانند انسداد یا سایر بینظمیها در جریان انرژی در بدن شروع میشود.
سیستمهای طب مکمل و جایگزین مدرن مانند کایروپراکتیک، هومیوپاتی، و استئوپاتی کلاسیک نیز بر اساس اصول نیروی حیاتی بنا شدهاند. درمان در این شیوهها شامل بازیابی یا متعادلسازی مجدد نیروی حیات برای ارتقای بهبودی میباشد.
فهوم میدان زیستی ابتدا در جنینشناسی به عنوان یک الگوی اطلاعاتی زیربنایی برای توضیح فرآیند مطرح شد. دکتر الکساندر گورویچ، بافتشناس اوکراینی، اصطلاح میدان مورفوژنتیک را برای توصیف فرآیند بسیار منسجم و پویایی که به نظر میرسید هدایتکننده رشد جنین در حال رشد و همچنین بازسازی بیولوژیکی است، ابداع کرد. گورویچ همچنین تابش میتوژنتیک، انتشار نور فرابنفش در طول تقسیم سلولی در ریشههای پیاز را کشف کرد. از سال 1900 تا 1950، دیگر زیستشناسان برجسته رشد از جمله هانس دریش، پاول وایس و دیگران از همین دیدگاه پیروی کردند. وایس ، که کشف کرد اگر بخشهایی از بافت جنینی را حذف کند، میدان مورفوژنتیک بدون تغییر میماند، پیشنهاد کرد که میدان زیستی یک ویژگی جامع از کل ارگانیسم بدانیم. این جنینشناسان اولیه مفهوم میدان مورفوژنتیک را که هدایتکننده رشد است به نام خود ثبت کرد.
مفهوم میدان زیستی خیلی زود به عنوان موجودیتی که «اجسام زنده را احاطه کرده و در آنها نفوذ میکند» مورد توجه قرار گرفت، همچنین برای آزمایش تناسب آن با مفاهیم سطح کلان از جمله گایا(مدلی است که سیاره زمین را به عنوان یک موجود زنده واحد، با تمام اجزای زنده و غیرزنده اش، در نظر می گیرد)، مدلی از سیاره ما به عنوان یک سیستم پیچیده و خودتنظیم، توصیف شده است. بنابراین، در این برهه از زمان، مفهوم « میدان زیستی » ممکن است بهتر باشد در شکل جمع آن «بیوفیلد» در نظر گرفته شود. از این منظر، این اصطلاح میتواند همچنان به طور مفید در طیف وسیعی از رشتهها، چه به شیوههای مبتنی بر شواهد و چه به شیوههای نظری، از جمله بیوفیزیک، زیستشناسی سلولی، درمانشناسی و بومشناسی، به کار گرفته شود.
مجموع تحقیقات در مورد بیوفیلدهای ، همانطور که در بالا ذکر شد، از کشف اولیه گورویچ در مورد انتشار نور فرابنفش در طی تقسیم سلولی پیروی کرد. مطالعات اخیر شواهدی را برای انواع فرآیندهای تنظیمی با واسطه بیوفوتون، از جمله ارتباط سلول با سلول، سنجش جهتگیری سلول با سلول، ترشحات انتقالدهندهپیغام های عصبی ، تعدیل فعالیت تنفسی در گلبولهای سفید خون و جوانهزنی سریع بذر گزارش کردهاند. این یافتهها، و همچنین نتایج تحقیقاتی که انتشار بیوفوتون را با فیزیولوژی انسان مرتبط میکنند، وجود میدانهای بیوفوتون منسجم که نقشهای اساسی در سیگنالینگ بین سلولی(سیگنالینگ سلولی فرآیندی است که در آن سلولها با هم و با محیط خود ارتباط برقرارمیکنند) و سلامت انسان ایفا میکنند را نشان میدهند.
به طور کلیتر، طیف گستردهای از فعالیتهای بیوالکترومغناطیسی شناسایی شدهاند که اغلب با انرژیهای برهمکنش بسیار پایینتر از نویز حرارتی مرتبط هستند و اثرات بالینی قابل توجهی از جمله افزایش رشد، ترمیم زخم، بازسازی و کاهش درد و التهاب ایجاد میکنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر به مطالب ذیل مراجعه کنید.
https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/24767262
https://www.medicalnewstoday.com/articles/biofield-therapy
https://www.researchgate.net/publication/261915749_Biofield-based_Therapies_A_Systematic_Review_of_Physiological_Effects_on_Practitioners_During_Healing#:~:text=Practices%20such%20as%20%E2%80%9CReiki%E2%80%9D%2C,neurovegetative%20feedback%20system%20of%20regulation.
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC4654789/








